مانده از روضه وُ از هیأت وُ از مجلس وُ از سینه زنی،
آمده ام کنج اتاقم،
به دلم پرچم مشکی زده وُ شال عزایم به کف وُ دست به
دامان تو گشتم
که تو اربابی و من بنده ی هر جاییِ جامانده ازین جا و از آن جایم و امروز دلم گشته هوایی و نشستم به امید کرمی از طرف شاه عزایم که شمایی!
:: برچسبها:
حسین شهید، بصیرت، عاشورا، کربلا، ترنم، ,
:: بازدید از این مطلب : 73
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0